عادیسازی روابط نشان داد دولتهای امارات و بحرین اختیاری از خود ندارند
از سراسر وب
به گزارش خبرنگار تشکلهای دانشگاهی «رکن آنلاین»، مسعود اسداللهی استاد دانشگاه و مدیر گروه مطالعات غرب آسیا مجمع بین اللملی اساتید مسلمان دانشگاه ها در نشست تخصصی «بررسی تحلیلی ابعاد مسئله عادی سازی روابط امارات متحده عربی و بحرین با رژیم صهیونیستی» که به همت مجمع بینالمللی اساتید مسلمان دانشگاهها برگزار شد، گفت: توافقی که بین امارات و اسرائیل امضاء شده و بهعنوان توافق آبراهام یا ابراهیم نامگذاری شده، بخشی از معامله قرن است که دولت ترامپ، به عنوان یکی از بزرگترین دستاوردهای سیاست خارجی خود مطرح میکند و بنابراین یک گام و طرح جدایی نیست.
این تحلیگر مسائل غرب آسیا افزود: علت نامگذاری آن به معامله قرن، این است که آنقدر گسترده است و تحولات بسیار زیادی را ممکن است ایجاد کند، که به عنوان یک تحول بزرگ در قرن ۲۱ ، آن را تلقیی میکنند. بنابراین این توافق را باید در آن چارچوب دید.
این استاد دانشگاه ادامه داد: گام اول معامله قرن، در داخل فلسطین بود. بحث انتقال سفارت آمریکا از تل آویو به بیت المقدس، به رسمیت شناختن کل بیت المقدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی، از طریق دولت آمریکا و بعد هم بحث به رسمیت شناختن انضمام جولان توسط آمریکا و دولت ترامپ، گامهایی بود که بهتدریج برداشته شد و اکنون به این گام جدید رسیدیم که این هم گامی است که بعد از گامهای دیگر خواهد بود.
اسداللهی تاکید کرد: اولا، اتفاقی که افتاده، باعث شده چیزی که مخفی بوده، علنی شود، نه اینکه چیز جدیدی را بوجود بیاورد. این روابط وجود داشته و قدمتش هم بیش از یک دهه است و از یک جنبههایی، خیلی طولانیتر از این حرفها است.
وی تصریح کرد: بعد از اینکه خبر توافق امارات و رژیم صهیونیستی علنی شد، نتانیاهو صحبتی کرد و گفت: من ۲۵ سال، برای چنین روزی تلاش کردم. ۲۵ سال است که نتانیاهو در دورههای مختلف، نخست وزیر بوده و طولانیترین مدت نخست وزیری را هم در تاریخ رژیم صهیونیستی دارد. میخواهد بگوید: من از روزی که نخست وزیر شدم، در مسیر عادی سازی روابط با این کشورها گام برداشتم. فقط هم منحصر به این بحث نبود.
این استاد دانشگاه یادآور شد: در زمان شاه، ما روابط کاملی با رژیم صهیونیستی داشتیم، اما این روابط کاملا مخفی بود و رژیم شاه، واهمه شدیدی نسبت به برملا شدن آن داشت و احتمال می داد بی ثباتی در ایران ایجاد بشود و نیروهای مذهبی و نیروهای چپی که اسرائیل را پایگاه آمریکا در منطقه میدانستند، شروع به تحریک افکار عمومی علیه رژیم شاه کنند. به همین دلیل، هر چقدر اسرائیلیها، در طول تاریخ رابطهشان با شاه فشار آوردند، شاه نپذیرفت که این رابطه علناً و رسما اعلام بشود. اسرائیل در تهران، در همین مکانی که الان سفارت فلسطین است، دارای سفارتخانه بود. در اینجا اسرائیلیها مستقر بودند.
وی در تکمیل سخنان خود گفت: جالب اینجاست در همان زمان، در وزارت خارجه ما، به کار بردن اسم سفارت اسرائیل، ممنوع بود. در اسناد رسمی، رمزی را برای آن بکار برده بودند بنام «برن 2». تمام پروندههای مربوط به رابطه ایران و اسرائیل، در یک پوشهای بنام «برن 2» نگهداری میشد. نام پوشه را «برن 2 » گذاشته بودند برای اینکه اثری از آثار اسرائیل دیده نشود.
اسداللهی گفت: اسرائیلیها در همان زمان بسیار ناراضی بودند و تلاش میکردند و به شاه فشار میآوردند که این رابطه علنی بشود، ولی شاه از ترس افکار عمومی این را نپذیرفت و تا انقلاب اسلامی هم انجام نشد. بعد انقلاب هم این سفارت، تحویل فلسطینیها شد.
وی افزود: همین نگرانی، اکنون در بین کشورهای عربی است. اگر ما میبینیم عربستان حتی بعد از توافق آبراهام، اعلام می کند که ما هنوز به ایده دو دولت وفاداریم و باید حق فلسطینیها داده بشود، به خاطر وفاداری نظام آل سعود به بحث فلسطین نیست، بلکه از تبعات آن میترسد، بخصوص که عربستان کشور حرمین شریفین است، یعنی جایی است که قبلهگاه مسلمین آنجاست و جهان اسلام به این کشور، به عنوان قبلهگاه اسلام نگاه میکند. بناب