مزایده هدیه امام حسین(ع) به نیت دلهای بیقرار
از سراسر وب
گروه جامعه «رکن آنلاین»؛ مریم شریفی: «این پیکان، تنها سرمایه من است اما دلم میخواهد در راه آقا (ع) خرجش کنم. میفروشمش تا با پولش چند زائر
امسال اما انگار حسرتها هم رنگ عوض کردهاند. انگار تمام عاشقان هم همدست شوند، نمیتوانند فراق را چاره کنند. انگار چارهای نیست جز صبوری و چشمانتظاری. اما چرا. عاشقترها چاره کار را پیدا کردهاند، همانها که خوب شیرفهمشان شده که هر دلِ شکستهای میتواند حرم آقا(ع) باشد. حالا کافی است فقط نشانهها را دنبال کنی؛ لبخندی که بسته کیف و کفش و نوشتافزارهای رنگیرنگی روی لب دانشآموزان کمبضاعت نشانده، حسابهای دفتری که یکییکی خط میخورد و باری از روی دوش بانوان سرپرست خانوار برمیدارد، بستههای ارزاقی که به سفرههای خالی رونق میدهد و… هرجا این نشانهها را دیدی، شک نکن یک نفر کربلایی شده؛ آن هم در همین
«ساغر الیاسی»، دختر جوان اهوازی که 5 نوبت زیارت
«ساغر الیاسی» در کربلا
ما و زیارت کربلا؟! محال است…
«از وقتی یادم میآید، زیارت کربلا در نظرم، یک اتفاق بزرگ و دستنیافتنی بود. بچگیهایم را که افراد مهمی مثل خانواده شهدا با مهر و تبرکیهای کربلا به هیئت و مجلس روضه میآمدند و چشمها را روشن میکردند، خوب یادم است. اینطور به خودم قبولانده بودم که کربلا رفتن فقط مخصوص افراد خاص است و برای ما چیزی شبیه آرزوی محال. بزرگتر که شدم، با باز شدن راه کربلا، آنهایی که دستشان بازتر بود هم فرصت زیارت پیدا کردند. برای خیلیها مثل من اما باز هم کربلا، مثل رؤیا بود. گذشت تا اینکه