هدف‌گذاری و برنامه‌ریزی به نظم قانون / روش مدرن

از سراسر وب

نمی‌خواستم منتشرش کنم چون به‌نظرم مسخره اومد. شاید از اعتماد به نفس پایین توی بیان ایده‌هام باشه یا شایدم از مود پایین امشبمه، ولی صرفا به احترام وقتی که برای نوشتنش گذاشتم منتشرش می‌کنم.

این ایده قطعا یک سبک برنامه ریزی یا یک تکنیک نیست. صرفا یک شکل ظاهری برای جذاب‌تر کردن ماجرای هدف‌گذاری و برنامه ریزی است. شاید شما هم این موضوع را تجربه کرده باشید که پس از شنیدن یک پادکست یا خواندن یک کتاب، هدف‌گذاری و برنامه‌ریزی را به صورت جدی شروع کرده باشید و پس از مدتی متوجه شدید که دیگر آن را دنبال نمی‌کنید. واقعیت این است که داستان برنامه‌ریزی منظم برای همیشه اجرایی نیست؛ بلکه به صورت مقطعی به شما کمک می‌کند که به زندگیتان نظم دهید و راکت نباشید.

اما چقد خوبه که هر وقت دیدیم آشفتگی داره مارو می‌بلعه و عملکردمون رفته تو جاده خاکی، نگیم “بارها روش‌های برنامه ریزی رو امتحان کردم و آخرشم باز همینم که هستم”. بلکه با این دید نگاه کنیم که شروع هدف‌گذاری و برنامه‌ریزی روزانه، هفتگی و طولانی‌تر به ما کمک میکنه که به صورت مقطعی از از بلاتکلیفی و بی‌عزمی خارج بشیم. مهم نیست که لازم است هر ۶ ماه یکبار به صورت جدی آن را مجددا به مدت حداقل ۲ هفته انجام دهید، نتیجه این کار حتی برای ۳ ماه هم فوق‌العاست.

ایده‌ای که ذهنم رسید به این شیوه‌ست که هدفامو به صورت قانون و مواد قانون بنویسم؛ بنابراین به تقلید از قانون که شامل شاخه‌های مختلفی مانند قانون اساسی، قانون مدنی قانون آیین دادرسی و… است، سه دسته کلی تعریف کردم. اهداف کاری و حرفه‌ای، اهداف ورزشی و اهداف فراگیر

هر کدام از این دسته اهداف شامل چندین ماده است که هر ماده در صورت نیاز به اصلاح، می‌توان به آن تبصره اضافه کرد. در ادامه برای اجرای بهتر هر کدام از بند‌های اهداف (قانون) با توجه به توانایی و شرایط، آیین‌نامه‌های اجرایی نوشته می‌شود.

دلیل این کار روشن کردن مسیر، کاهش آشفتگی ذهنی و التزام به عمل بود که پس از سال‌ها انجام روش‌های مختلف برنامه‌ریزی موفق و ناموفق به ذهنم رسید. این فکر نشات گرفته از سواس فکر نیست بلکه بیشتر به صورت یک فانتزی رشد کرد و جنبه سرگرمی در نوشتن هدفگذاری و برنامه‌ریزی دارد.

درواقع قوانین بیشتر جنبه هدف‌گذاری دارند و آیین‌نامه‌های اجرایی برنامه‌‎ریزی هستند. هر آیین‌نامه برای یک قانون مشخص نوشته می‌شود که شفافیت عمل را در این شکل ظاهری برنامه‌ریزی نشان می‌دهد. این کار باعث می‌شود که روتین بهتری برای وقتمان ایجاد کنیم. خودم از کلمه روتین خوشم نمیاد ولی واقعا چیز مفیدیه؛ باعث میشه بتونی مغزت رو کمتر درگیری تصمیم‌گیری کنی و درعین حال کار‌ها رو هم در طولانی مدت بهتر پیش ببری.

خیلی دارم سعی میکنم نزنم تو سر این ایده. هیچ وقت نذارید حرفی که می‌خوایید بزنید به تعویق بیوفته چون براتون معمولی، ساده و مزخرف میشه؛ ولی به طرز عجیبی حتی رفتم براش عکس هم درست کردم :/ (اندکی نق زدن)

چند نکته مهم و تکراری در مورد هدف گذاری که نزدیک بود خودم فراموش کنم:

  • هدف باید قابل اندازه گیری باشه و شفاف مشخص بشه.
  • هدف باید زمان دار باشه. به اصطلاح ددلاین داشته باشه.
  • برای رسیدن بهش بتونی برنامه‌ریزی کنی و به قدری منعطف باشه که اگه اتفاقی افتاد بازم بتونی برگردی تو مسیرش.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.