قتل

پس از گزارش وقوع یک فقره قتل در یکی از محلات شهر اصفهان، مأموران پلیس بلافاصله به محل حادثه اعزام و دریافتند مردی 57 ساله بر اثر ضربه جسمی سنگین به سرش جان باخته و قاتل نیز پیش از حضور مأموران از صحنه متواری شده است. وی افزود: با تشکیل…

چند سال قبل با تیمور آشنا شدم. او زن و بچه داشت اما از همسرش جدا شد و با من ازدواج کرد. پسر شوهرم از این اتفاق راضی نبود با این حال زندگی خوبی داشتیم تا اینکه روز گذشته برای انجام کاری از خانه خارج شدم اما عصر وقتی به خانه برگشتم خبری از…

جسد در حالی پیدا شد که به‌طور کامل در یک پتو و پلاستیک زباله پیچیده شده بود. نیروهای انتظامی و تیم‌های پزشکی قانونی برای بررسی‌های تکمیلی به محل اعزام شده‌اند. جزئیات بیشتر و علت مرگ هنوز در دست بررسی است.

ببین چه اوضاعی شده . قتل اخه ؟ اونم بخطر یه دختر که نمیشناسیش ؟ بریم بخونیم ببینیم چی بوده قضیه ؟ پسر جوان که متهم است به خاطر یک دختر، دوستش را به قتل رساند پس از آن مأموران به محل اعزام شدند و با بررسی‌های اولیه مشخص شد که درگیری میان…

مردی در خانه خواهرش به قتل رسیده و به گفته شاهدان عامل قتل شوهرخواهر وی بوده است. بنابراین متهم دستگیر شد و با اعتراف به قتل و تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. در ابتدای این جلسه وحید،…

شب قبل از حادثه من و دایی‌ام در خانه مادربزرگم بودیم. صبح دایی‌ دیگرم با من تماس گرفت و گفت پدر و مادرت با هم درگیر شده‌اند. بعد هم دنبال من آمد و با دایی‌هایم به خانه ما رفتیم البته قبل از رفتن چوب و لوله برداشتند. همان موقع با ۱۱۰ تماس…

تیمی زبده از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ به‌همراه قاضی حسین گودرزی؛ بازپرس ویژه قتل شعبه ششم دادسرای امور جنایی راهی محل حادثه شدند و تحقیقات ابتدایی را آغاز کردند. صبح امروز شنبه یکم دی‌ماه، مرگ مشکوک مرد جوانی در یک کارگاه…

صدیقه انقدر پیرزن مهربان و نازی بود که هیچ کس حتی ذره ای به او شک نمی کرد که بچه های محله را او می دزدد و بعد به قتل می رساند. بعد از گم شدن کودکی خوزستانی به نام رامین در ایستگاه راه آهن تهران، ماموران در جستجوی او به زنی ۵۰ ساله به نام…

راهرو‌های دادگستری تهران در فروردین ۱۳۵۳ شاهد آوارگی ۷ فرزند یک زوج بود که پدر خانواده مادرشان را بر اثر سوظن به قتل رسانده بود.

در اعترافات وی گفته شد که : من و دوستم آن روز سوار بر موتور از کرج آمده بودیم وقتی از خیابان مختاری عبور می‌کردیم متوجه چراغ‌های خاموش خانه‌ای در طبقه دوم یک آپارتمان شدیم. همان موقع تصمیم به سرقت گرفتیم. ما قبلاً هم با هم به چند خانه…