شب گذشته، مجری صداوسیما مردم را تا صبح بیدار نگه داشت!
از سراسر وب
اینجا کسی هست که از جنگ خوشش بیاید؟ مطمئنا نه! جز کارتلهای فروش تسلیحات نظامی و برخی دولتهای متخاصم، هیچ انسان عاقل و هیچ آدم معمولیای از جنگ خوشش نمیآید. پس چرا در این ماههای گذشته برخی کانالهای تلگرامی با کوچکترین نسیمی، امنیت روانی جامعه را هدف قرار میدهند؟ از این حجم آپدیت پیدرپی اخباری که خیلیهایش را با قید «فوری» بالا میآورند، چه هدفی را دنبال میکنند؟
در همین پنج ماه گذشته حداقل در سه بازه زمانی رفتار کانالهای خبری در تلگرام به شدت غیرحرفهای و آسیبزننده بوده است، یکی همان موعد انتقام ایران از اسرائیل بود، چیزی نزدیک به یک هفته، هر شب از حوالی ساعت ۲۳، کانالهای خبری تلگرام طوری اطلاعرسانی میکردند که التهاب در فضای جامعه موج میزد! مطمئنا دستگاه امنیتی و نظامی جمهوری اسلامی ایران، آنقدر زبده و ماهر هست که بداند کِی و کجا و بر اساس چه مصالحی رفتار کند.این جو دادنهای بیهوده که البته متاسفانه تا آنتن زنده صداوسیما هم کشیده شده، قرار است به نفع چه کسانی باشد؟ از خواب آشفته مردم چه کسی سود میبرد؟ وقتی مجری تلویزیون بیمحابا و بدون توجه به پروتکلها از اقدام نظامی در چند ساعت آینده میگوید، آیا اصلا توجیه هست که اظهارات نسنجیدهاش چه آسیبی به حیثیت کشور و روان مردم میزند؟ وقتی خروار خروار کانالهای خبری در تلگرام به اشتباه از پین شدن یک توئیت در اکانت توئیتری رهبر انقلاب میگویند، نمیدانند که چه جوی ایجاد میکنند، این همه هزینه کردن از نامها و از اعتبار ایران، قرار است مثلا چند هزار تا بازدید این کانالها را افزایش دهد؟به هر حال هر چه که باشد، هر واکنشی که از سوی جمهوری اسلامی به این اتفاقات ببینیم، دلیل بر ایجاد جو مخرب روانی از سوی برخی رسانههای معلومالحال نیست. الان دانستن این که آسمان فلان کشور در منطقه پرآشوب خاورمیانه کلییر است یا نه چه تحلیل دقیقی میتواند ارائه کند؟ جز اینکه صحت و سقم خیلی از این تصاویر در هالهای از ابهام قرار دارد و هر گونه حدس و گمانی با ضریب خطای بالا همراه خواهد شد.هر چند که برخی از مردم همواره از سوار شدن روی برخی موجها هیجانزده میشوند. جنگ که طبیعتا اتفاق مبارکی نیست و آنهایی که با هیجان این اخبار را مخابره میکنند هم احتمالا فکر فردایشان نیستند. درباره لزوم انتقام هم همانطور که گفتیم، مقامات جمهوری اسلامی صلاح کار خویش را بهتر از هر کسی میدانند. طبیعتا وقتی دستور کار چنین اقدام بزرگی به صورت محرمانه تعیین میشود، چطور برخی شبهرسانهها خود را مطلع از همهچیز و همهکس جلوه میدهند؟مرگ طبیعى شایعه وقتى است که یکى از دو عنصر «ابهام» یا «اهمیت» که در قانون شایعه ذکر شد، از بین بروند. ابهام وقتى مرتفع مىشود که اطلاعرسانى صحیح انجام شود و مردم به رسانههاى گروهى و مسؤولان خود اعتماد کامل داشته باشند (هرچند که برخى مطبوعات غیر وزین با درج اخبار غیرموثق و غیرمستند خود به عناصر ترویجدهنده شایعه تبدیل مىشوند). البته در مواقع جنگ و بحرانها سانسور بیشترى بر رسانهها اعمال مىشود و طبعا شایعات رواج بیشترى مىیابند. در این مواقع شاید بتوان به عنصر دوم (یعنى اهمیت موضوع) پرداخت و اهمیت شایعات را در جامعه کاست. البته در شرایط عادى معمولا از راه ابهام زدایى و بىاعتبار کردن منابع شایعهپرداز مىتوان به جنگ شایعه رفت. برخى شایعات ساده و کماهمیت نیز باید نادیده انگاشته شوند چرا که مرگ باطل به ترک ذکر آن است.