ماموریت مهم رئیس جدید بانک مرکزی برای بورس و بازار ارز
از سراسر وب
پس از انتخاب رئیسکل بانک مرکزی شاهد احساس رضایت بسیاری از بورسبازان بودیم. شخصی که از سال ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۳ رئیس سازمان بورس بود و در ۸ سال به موجب قرارگرفتن در دوره گذار اقتصادی و نیاز به توسعه بازار سرمایه، ابزارهای جدیدی وارد بورس شد تا صالحآبادی بتواند کارنامه قابل قبولی به بازار ارائه دهد.
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از دنیایاقتصاد ، این در حالی است که در ۷ سال گذشته اقدامات قابلتوجهی از سوی وی در مقام مدیرعاملی بانک توسعه صادرات انجام نشد و حالا این فرد سرشناس در دولت سیزدهم رئیس بانک مرکزی شده است. اما نقش رئیسکل بانک مرکزی را در رونق بازار سرمایه تا چه میزان میتوان موثر دانست؟ کارشناسان در گفتوگو با «دنیایاقتصاد» به این سوال پاسخ میدهند.
فعالان بورسی معتقدند نمیتوان از رابطه مستقیم میان سیاستهای بانک مرکزی و روند بازار سهام چشمپوشی کرد و مهمترین آنها وضعیت نرخ بهره بانکی است؛ نرخی که لازم است در سطوح تعادلی برنامهریزی شود تا هم سبب ابرنوسان قیمتها مانند آنچه در سال ۹۹ رخ داد، نشود و هم به کوچ سرمایه از بازار سهام به مقاصد سفتهبازانه نینجامد.
انتظار تقویت سیگنال اقتصادی
نوید قدوسی، کارشناس بازار سرمایه: علی صالحآبادی در جلسه چهارشنبه ۱۴ مهرماه کابینه دولت سیزدهم، به پیشنهاد وزیر اقتصاد و با مصوبه هیات وزیران به عنوان رئیسکل بانک مرکزی انتخاب شد. این موضوع دقیقا شروع بزرگترین چالش رئیسکل است که نحوه مواجهه با آن میتواند اولین انتظار جامعه از وی باشد؛ در حالی که رئیسکل بانک مرکزی به عنوان سکاندار نهاد مجری سیاست پولی باید استقلال کافی در اجرای برنامههای خود داشته و در موارد متعدد نیروی بازدارنده و کنترلی در مقابل علاقه دولت به هزینهکرد بیشتر باشد، ساختار معیوب رابطه دولت و بانکمرکزی در ایران فرصت ابتکار عمل را از بانک مرکزی میگیرد.
در واقع عدماستقلال بانک مرکزی ریشه بسیاری از مشکلات اقتصادی و به طور مشخص تورم بالا و مزمن در ایران به شمار میرود و بدیهی است استقلال هرچه بیشتر بانک مرکزی به عنوان یک گزینه مطلوب قابل بازگویی چندباره است، اما باید دید در مقطع فعلی و فضای واقعی حاکم چه راهکار عملیاتی برای فائق آمدن بر این مشکل یا حداقل کمرنگ کردن آن وجود دارد.
ناگفته پیداست که در نبود یا ضعف استقلال بانک مرکزی، اتخاذ رویکرد تقابلی با دولت منجر به عدمهمراهی و در نهایت برکناری رئیسکل خواهد شد. بنابراین باید به راهکارهای دیگر اندیشید که به نظر اتخاذ رویکرد تعاملی و اقناعی در خصوص اهداف تعریف شده برای اقتصاد کشور مناسبتر خواهد بود. حال که دولت مرتبا بر مهار تورم و جلوگیری از رشد قیمت کالاها تاکید دارد، زمینه تقویت چنین تعاملاتی برقرار بوده و ضمن تحقق یکی از مهمترین مطالبات جامعه، جلوگیری از تناقض بین حرف و عمل دولت، رقم خوردن کارنامه مناسب برای رئیسکل جدید را به دنبال خواهد داشت. همچنین باتوجه به ترکیب جدید مدیران عالی کشور، دامنه تعاملات دولت و بانک مرکزی حتی میتواند تا مشارکت رئیسکل در تدوین لایحه بودجه نیز گسترش یابد. اعتبار سیاستگذار (Policy Maker Reputation) در سالهای اخیر لطمه فراوانی به خود دیده و این موضوع کاهش توان بانک مرکزی در مدیریت انتظارات را به دنبال داشته است. ترمیم اعتبار سیاستگذار با پرداختن به عوامل شکلدهنده آن مانند ارائه برنامه، تبیین اهداف و تلاش موثر برای تحقق آنها موضوع دیگری است که انتظار میرود صالحآبادی در راستای تقویت آن بکوشد.