پایان تجاوزهای سریالی مرد شیطان صفت
از سراسر وب
۱۷ سال داشت که به اولین طعمه خود تعرض کرد. بعد به طعمههایش اضافه شد. بعد هم به بهانه ازدواج از برخی قربانیان کلاهبرداری کرد. این اواخر هم به بهانه «فروش قرصهای سقط جنین» برخی زنان را مورد آزار و اذیت جنسی قرار داد.« م . س» به اتهام تجاوز به عنف هفته گذشته در حالی که در «بلوار ارم شهر همدان مشغول ورزش بوده»، دستگیر و خبر دستگیری او ۲۷ دی ماه سال جاری منتشر شد. به دنبال انتشار این خبر برخی زنان که مورد آزار و اذیت یا کلاهبرداری از سوی « م . س» واقع شده بودند، مقابل دادسرا تجمع کردند.«حسن خانجانی»، دادستان همدان نیز در واکنش به تجمع زنان با اعلام مشخصات متهم گفت: «برای اینکه پرونده « م . س» سریعتر به نتیجه برسد، ضروری است تا خود شاکیان هم مدارکشان را به مراجع قضایی تحویل دهند. دستگاه قضایی به جد پیگیر اتهامات وارده است تا حقی از کسی تضییع نشود.»
در پی انتشار خبر دستگیری « م . س» برخی اهالی همدان فاش کردند که سال ۸۰ دختری به نام «مریم» دانشجوی بوعلی همدان که در رشته مهندسی ماشینهای کشاورزی درس میخوانده، توسط « م . س» به بهانه ازدواج اغفال شده است. شنیده شده اهالی همدان در مورد سرنوشت تلخ این دختر جوان میگویند: «مریم پس از اینکه « م . س» زندگیاش را تباه کرد، افسرده شد و مدتی بعد خود را حلقآویز کرد.» البته برخی منابع مطلع به «اعتماد» میگویند: «غیر از مریم دو زن دیگر که مورد آزار و اذیت « م . س» واقع شده بودند نیز خودکشی کردند.»
اظهارات یکی از قربانیان
این زن که حالا ۲۸ سال دارد از روز حادثه به «اعتماد» میگوید: «حدود ۴ سال پیش تازه از همسرم جدا شده بودم که با این آقای نامحترم آشنا شدم. چند بار دنبال ماشینم آمده بود و اصرار میکرد که میخواهد شماره مرا داشته باشد. اولینبار مرا بهرستوران ایتالیایی برد و یک دسته گل رز به من هدیه داد. خیلی مودبانه رفتار میکرد و میگفت که از رابطه دوستی خوشش نمیآید و قصدش ازدواج است. حتی به او گفتم شما ازدواج نکردی، اما من یکبار ازدواج ناموفق داشتم، گفت اصلا یکی از معیارهای من برای ازدواج همین است، چون حوصله رفتارهای بچگانه دخترها را ندارم. دو، سه روزی از آشنایی ما گذشته بود و او هر روز با من تماس میگرفت تا اینکه یک روز تهران وقت دکتر داشتم. وقتی گفتم تهران وقت دکتر دارم گفت اتفاقا من هم دفتر تهران کار دارم. بعد هم گفت اجازه نمیدهم همسر آیندهام با ماشین خودش تنها به تهران برود. با یک ماشین ایکس فور سفید دنبالم آمد و مرا سوار کرد. اول جاده همه چیز خوب بود، اما نزدیک تهران یک دفعه قفل در ماشین را زد و به سمت جاده خاکی پیچید و آنجا داخل ماشین مرا مورد آزار و اذیت جنسی قرار داد….»
او در ادامه میگوید: «من فقط گریه میکردم. او گفت مگر دختربچهای که این کارها را میکنی! من به تو علاقه دارم و دست خودم نبود. مرا به تهران رساند و من آنجا چون خیابانها را بلد نبودم با یکی از اقواممان که تهران زندگی میکرد، تماس گرفتم که برایم ماشین بگیرد. به بهانه اینکه میخواهم خانه اقواممان بروم از دست او فرار کردم. از آن روز به بعد جرات نکردم در مورد این حادثه با کسی حرفی بزنم. قصد دارم نزد آقای ترکاشوند در دادسرا بروم و ماجرا را تعریف کنم.»
قربانیان متهم دو دسته هستند؛ افرادی که از آنها کلاهبرداری شده و افرادی که مورد آزار و اذیت جنسی قرار گرفتند